5 ساعت قبل از رفتن به بیمارستان
سلام پسر عزیزم خوبی مامانی؟ قراره چند ساعت دیگه بریم بیمارستان باید ساعت 6:30 صبح اونجا باشیم اصلا نمیتونم بخوابم چون یه لحظه از فکر تو بیرون نمیام .... الان با بابا مهدی نشستیم و داریم واست مینویسیم . بابا میگه برات بنویسم که امیدواریم صحیح و سالم به دنیا بیای و بشی همه چیز ما 2 نفر من برم ببینم میتونم 3 ساعت بخوابم؟؟؟ امروز دوستای مامان حسابی شرمندش کردن همشون به مامان زنگ میزدن و کلی خوشحال بودن ایشالا که خوشبختی همشونو ببینم زن عمو مریم هم زنگ زد و منو رو دلداری داد و حالمو پرسید.دست گل همشون درد نکنه... ...
نویسنده :
الهام و مهدی
12:30